شعر کلاسیک

                              (صدا) 

تنها برای تو میخواند 

اوازم 

گنگ اگر بود 

میخواستم 

تنها 

در گوش های تو 

نجوا کنم 

نبودی 

و شعر هایم 

سپید سپید 

سیاه شدند! 

برایم نامه بفرست 

حتی اگر 

هیچ کبوتر نامه رسانی نباشد 

باد 

با ماست.....

نظرات 6 + ارسال نظر
کامران دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:30 ب.ظ http://cinemafestival.blogsky.com

سلام.
وبلاگ خ.بی دارید.

چه عجب دختری دیدیم که بلاغ و عاقل باشه

وای مرسی عسیسم
دیگه خجالتم نده

پیمان سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:09 ق.ظ

هنوز لینکم نکردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟باشه نکن

حتما میکنم

امین سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ق.ظ http://aminmarmulak.blogsky.com

سلام میرانوش جان
شعر خیلی زیبایی بود
من خیلی دوسش داشتم

وای مشی خجالتم ندید

سهیل سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:30 ق.ظ http://civilstar.co.cc

شلام به نظرت زیاد بهت کامنت نمیزارم اگه خسته کننده شدم دیگه کامنت نزارم

حالت خوفه؟جوجو کوچولوها چطورن

نه عشیشم زیاد بیا
نی نی هام خوبن دوشت دالند

امین سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ http://pretty.blogsky.com

سلام ببخشید تازه همین الان نظر اون تخریب چی رو توی چند پست قبل خوندم من معذرت میخوام مادر ....نفطه چین ادرس منو گذشاته ولش کن
وبلاگم رو عوض کردن چند روزی هم نبودم ادرس جدیدم رو توی وبلاگ قبلی گذشاتم راستی لینکت هم کردم بهم سر بزن باشه تا بعد

باشه عجیجم بهت شر میجنم

احسان سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.ican65.blogsky.com

سلام چطوری ...
بچه ها داداشت چطورن به جا من برو پیششون نگاه کن تو صورتشون.....
فکر کردی میخوام بگم بوس کن؟؟؟
نه بخوابون زیر گوششون تا حساب کار بیاد دستشون بفهمن قدرت دست کیه بعدا ازت حساب ببرن مثل من دایی و عموی با اقتداری باش

دلت میاد؟
گناه دالند من فقط ماچشون میچونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد